ENGLISH| صفحه خبر | خبرنامه | مقاله | اطلاعیه | درباره کانون | پیوندها
 
مادر لباس ها را گرفت و گفت:"هفت سال مرا از کرج به اوین کشاندید و هربار پرسیدم، دخترم کی آزاد می شود؟ گفتید، بزودی. حالا بی آنکه نشانی گورش را بدهید، تنها لباس هایش را تحویلم می دهید! لباس های او را بر آستانه در خانه مان آویزان می کنم تا یادمان نرود شما با "ما چه کردید
ویژه نوزدهمین سال یادمان جانباختگان کشتار زندانیان سیاسی
 
   
ENGLISH| اسناد زندان| آمار احکام مرگ در ایران | گالری عکس و طرح | تماس با سایت| تماس با کانون